در این مقاله به بررسی انواع بازی های رایانه ای و ایجاد خشونت، بزهکاری و جنایت از طریق بازی های رایانه ای می پردازیم.

نوع بازی هایی که کودکان انجام می دهند در شکل گیری شخصیتشان به میزان قابل توجهی می تواند مؤثر و تا حدودی معرف شخصیت احتمالی آنها باشد. بازی های رایانه ای برحسب پیام و محتوا به انواع مختلفی تقسیم می شوند که هرکدام بیانگر معنا و مفهوم خاصی است که در آن نهفته است. استفاده از هر کدام از این بازی ها مزایا و معایب خاص خود را دارد.

تقسیم بندی بازی های رایانه ای

کریمر و مک فارلین (۲۰۰۴) بازی ها را به هفت دسته تقسیم کرده اند:

۱. بازی های اکشن ۲. بازی های ماجراجویانه؛ ۳. بازی های مبارزه ای، ۴. بازی های ماجراجویانه همراه با ایفای نقش ۵. بازی های شبیه سازی ع بازی های ورزشی، ۷. بازی های استراتژی.

همچنین در تقسیم بندی دیگری کو اسیر، پول و همکاران (۲۰۰۶) نیز بازی های رایانه ای را به ماجراجویانه اكشن، ورزشی، بازی های انجام نقش های خیالی، بازی های منطقی، بازی های آموزش و مهارت بازی های شبیه سازی و بازی های شبیه سازی رانندگی تقسیم می کنند.

مطالب بیشتر:

این بازی ها همان طور که از نامشان پیداست تا حدودی معرف نوع آنهاست و بر اساس ساختار این بازی ها استفاده کنندگان از این بازی ها باید به تناسب محتوای آنها مشخص شوند. برای مثال بازی های فکری، ورزشی می توانند بازی های مناسبی برای همه سنین خصوصا کودکان و نوجوانان باشند و بازی های اکشن و جنگی که خشونت و کشت و کشتار را به تصویر می کشد باید استفاده از آن بین کودکان و نوجوانان محدود شود.

بازی های رایانه ای دریچه ای برای انحراف و بزهکاری

کودکان سرمایه عظیم و ارزنده جامعه هستند. این سرمایه را باید حفظ کرد و نه بر باد داد. هرچند آثار مثبت بازی های رایانه ای قابل اغماض نیست مثل مهارت تخیل ایجاد رابطه علت و معلولی، هماهنگی دست و چشم، گذار از تفکر انتزاعی.

ارزیابی و توسعه توانایی های کودکان در حل مسئله به طور کلی بازی ها و باعث درک کودک از توانایی ها و نیروی درونی خود می شود و او را از نظر روانی پخته تر می کند. و اما نباید بعد منفی بازی ها را دور از نظر انگاشت مانند اعتیاد به بازیها، خشم، انزوای اجتماعی و خشونت به عنوان آثار منفی این بازی ها اثبات شده است. بزهکاری از از مواردی است که اخیرا ارتباط آن با بازی های رایانه ای در محک سنجش قرار گرفته است. با دقت و در این بازی ها و ارزیابی آنها و همچنین تأثيرات و پیامدهای رفتاری – اجتماعی و شخصیتی که در فرد ایجاد می کنند زمینه بزهکاری را برای کودک یا نوجوان فراهم می آورند.

از زمان آفرینش بشر و جرم و جنایت هایی که به آنها دامن می زده تئوری پردازان فراوانی به علل گرایش بشر به جنایت و هنجارشکنی پرداخته اند و عده کثیری از این نظریه پردازان معتقدند که جرم و جنایت رفتاری آموختنی است و در اجتماع، افراد نحوه انجام شرارتها و پلیدی ها را می آموزند.

بر اساس تحقیقات صورت گرفته ارتباط بازی های ویدئویی خشن با پرخاشگری اثبات شده است؛ اما ارتباط آن با رفتارهای ضد اجتماعی در نمونه های نوجوانان بزهکار ناشناخته است. وقتی شخصی مثل اندرس بهرینگ در شهر اسلوا پایتخت نروژ حدود صد نفر را کشته و اعلام می کند که عملیات وحشیانه خود را مدیون بازی جنگ افزار مدرن ۲ است نمی توان اثرات این بازی ها را در آموزش جرم و جنایت نادیده گرفت.

خشونت، بزهکاری، جنایت و از بین بردن هر آنچه فراروی آدمی است، یکی از اساسی ترین موضوعات مطرح در بازی های رایانه ای است. داده های موجود نشان می دهد که انجام بازی های ویدئویی خشن یا تمایل داشتن برای بازی های ویدئویی خشن با بزهکاری در ارتباط است. حتی وقتی تأثیر مجموعه ای از وابسته های بزهکاری شامل بعد روان شناختی (عوامل روانی را در نظر بگیریم عامل های روان شناختی یک ارتباط قوی با جرم دارد و با نظريه واحد جرم در ارتباط است.