تکنیک “Content First” یک مفهوم آشنا برای کسانی است که در زمینه تولید محتوا فعالیت دارند. اهمیت دسترسی به محتوای باکیفیت  مفید و در دسترس در پلتفرم های گوناگون برای مخاطبان بسیار حیاتی است و شرکت ها باید نحوه توزیع و انتشار محتوای خود را به شکل مؤثر انجام دهند. این رویکرد به سازمان ها امکان می دهد تا محتوا را به شکلی استراتژیک در مکان  زمان و شکل مناسب ارائه کنند. با استفاده از استراتژی “Content First”  سازمان ها پروژه های خود را با یک ذهنیت متمرکز بر محتوا آغاز می کنند و طی فرآیند توسعه وب سایت  اطمینان حاصل می کنند که تمام عناصر منتشر شده  دقیقا مطابق با پیام های کلیدی آنها باشد. اما پرسش این است که چگونه می توان این استراتژی را به خوبی پیاده سازی کرد؟ در این مقاله به تشریح دقیق این تکنیک و بررسی نحوه عملیاتی کردن آن می پردازیم.

تکنیک Content first design چیست؟

تکنیک “Content First Design” یا طراحی محتوا محور  رویکردی در طراحی وب است که در آن اهمیت اصلی به محتوا داده می شود و تمامی عناصر طراحی سایت بر اساس آن شکل می گیرد. این تکنیک بر این اصل استوار است که محتوا؛ چه به شکل متن  عکس  نمودار  جداول  ویدیو یا هر نوع اطلاعات قابل نمایش دیگر؛ عنصر حیاتی وب سایت به شمار می رود و باید اساس و مبنای تصمیمات طراحی قرار گیرد.

در رویکرد محتوا محور  طراحی سایت نه تنها شامل زیبایی ظاهری و جذابیت بصری است  بلکه بیشتر بر چگونگی بهبود تجربه کاربری و دسترسی آسان کاربران به محتوای مورد نظر تمرکز دارد. این امر به ویژه در عصر دیجیتال کنونی  جایی که کاربران برای دریافت اطلاعات به سرعت به سایت ها مراجعه می کنند  اهمیت می یابد.

تکنیک Content First در طراحی سایت

اجرای تکنیک “Content First Design” با شناخت دقیق از اهداف و نیازهای مخاطبان آغاز می شود. برای مثال  در یک وب سایت خبری  محتوا شامل مقالات  تصاویر خبری و ویدیوها خواهد بود که هر کدام باید به گونه ای طراحی شوند تا کاربران به سرعت به اطلاعات مورد نیاز دسترسی پیدا کنند و تعامل کاربری را به حداکثر برسانند.

  🔔 طراحی سایت کارخانه و تولیدی + سئو و ادز

در این رویکرد  تصمیم گیری های طراحی بر اساس “چگونگی بهترین نمایش محتوا” انجام می شود. به این ترتیب  عناصر طراحی مانند تنظیم فونت  رنگ بندی  چیدمان صفحه و حتی نوع و اندازه تصاویر بر این اساس انتخاب می شوند که چگونه می توانند به خوبی محتوا را پشتیبانی و تقویت کنند.

استفاده از تکنیک “Content First Design” نه تنها باعث می شود که کاربران تجربه بهتری از وب سایت داشته باشند  بلکه به افزایش بازدید و تعامل در وب سایت نیز کمک می کند. زیرا وب سایتی که محتوای آن به خوبی طراحی شده و به آسانی قابل دسترس است  کاربران را ترغیب به بازگشت مکرر می کند.

در نهایت  تکنیک “Content First Design” مانند ساختن یک ماشین با تمرکز بر موتور آن است؛ موتوری که محتوای وب سایت است و اگر به درستی ساخته و نگهداری شود  می تواند تاثیر عمیقی بر موفقیت کلی وب سایت داشته باشد.

ارتباط بین طراحی سایت و محتوای سایت

ارتباط میان طراحی و محتوای وب سایت همیشه موضوعی چالش برانگیز بوده است  به طوری که بسیاری آن را به داستان مرغ و تخم مرغ تشبیه می کنند. در این میان  برخی استدلال می کنند که طراحی باید قبل از تولید محتوا صورت گیرد  در حالی که دیگران بر این باورند که محتوا باید اولویت داشته باشد. بهترین پاسخ به این موضوع شاید همان “بستگی دارد” باشد. اینکه آیا طراحی باید پیش از محتوا آماده شود یا برعکس  بسیار به شرایط و سبک کاری طراح بستگی دارد.

شروع کار با تعیین هدف طراحی می تواند بسیار مفید باشد. این پرسش که آیا طراحی فقط یک رابط برای ارتباط با کاربر است یا ابزاری برای ارسال پیام های شما  می تواند در تعیین مسیر کاری تاثیرگذار باشد. اگر طراح از پیام های محتوایی بی خبر باشد  نمی تواند آنها را به درستی به مخاطب منتقل کند. بنابراین  ارتباط میان طراحی و محتوا باید مبتنی بر همکاری دوجانبه باشد و هر دو باید به طور همزمان و متقابل پیش بروند.

در فرایند همکاری  طراح و تولیدکننده محتوا باید در تمام جوانب یک بخش از سایت  از جمله طراحی و نوشتن محتوا  هم فکری و هماهنگی داشته باشند. تفاوت بین ایجاد المان های بصری برای یک جمله ۱۰ کلمه ای در مقابل یک جمله چهار کلمه ای می تواند قابل توجه باشد. این تفاوت ها می تواند تاثیر زیادی بر طراحی کلی داشته باشد و نیاز به تغییرات مداوم در طرح را افزایش دهد. در نتیجه  بهینه تر است که نویسنده محتوا و طراح به طور هم زمان بر روی یک بخش از سایت کار کنند تا از دوباره کاری و اتلاف وقت جلوگیری شود.

همکاری نزدیک بین طراح و محتوانویس نه تنها به بهینه سازی فرآیند کاری کمک می کند  بلکه اطمینان حاصل می کند که هر دو جنبه با کیفیت بالا و به شکلی هماهنگ پیش می روند. این امر به ویژه در دنیای دیجیتال امروزی  که تجربه کاربری نقش محوری در موفقیت وب سایت ها دارد  از اهمیت بالایی برخوردار است. طراحی و محتوا  هر دو باید به گونه ای اجرا شوند که به بهترین شکل ممکن با یکدیگر هم پوشانی داشته باشند و به تجربه کاربری ارزش افزوده بخشند.

  🔔 بنچمارک چیست؟ بنچ مارکینگ در 7 مرحله

اهمیت تکنیک content first

تکنیک “Content First”  یا “اولویت با محتوا”  یک رویکرد اساسی در طراحی دیجیتال است که بر اهمیت قرار دادن محتوا پیش از فرم و زیبایی شناسی تأکید دارد. این رویکرد مبتنی بر این باور است که محتوا عنصر حیاتی هر وب سایت است و باید در قلب تمام تصمیمات طراحی قرار گیرد. از آنجایی که محتوا دلیل اصلی تردد کاربران به وب سایت است  تمرکز بر روی محتوا از ابتدای فرآیند طراحی می تواند به ایجاد تجربیات کاربری بهینه کمک کند که نه تنها جذاب است  بلکه مفید و کاربردی نیز باشد.

رویکرد “Content First” به طراحان و توسعه دهندگان کمک می کند تا یک دیدگاه محوری بر محتوا داشته باشند  به جای اینکه صرفاً بر جلوه های بصری تمرکز کنند. این امر به خصوص در ساخت وب سایت هایی که نیاز به ارائه اطلاعات دقیق و مرتبط دارند  مانند خبری  آموزشی یا مراکز درمانی  اهمیت می یابد. با تمرکز بر محتوا  طراحی می تواند به گونه ای انجام شود که بیشترین کارایی را در ارائه اطلاعات داشته باشد و از پراکندگی توجه کاربران جلوگیری کند.

علاوه بر این  “Content First” باعث می شود که ساختار وب سایت از ابتدا بر اساس اهمیت و اولویت بندی محتوا طراحی شود. این شیوه از ساختاربندی به تیم های تولید محتوا و طراحی اجازه می دهد تا به طور مؤثرتری همکاری کرده و تجربه کاربری یکپارچه ای را ارائه دهند که در آن محتوا و طراحی به طور همزمان تقویت کننده یکدیگر هستند. این تعامل بین محتوا و طراحی نه تنها به بهبود دسترس پذیری و قابلیت استفاده کمک می کند  بلکه می تواند نرخ تبدیل کاربران را افزایش دهد و تأثیر مستقیمی بر موفقیت کلی سایت داشته باشد.

در نهایت  اهمیت تکنیک “Content First” در دنیای طراحی وب سایت نمی تواند نادیده گرفته شود. این رویکرد نه تنها بر کیفیت و اثربخشی محتوا تمرکز دارد  بلکه به عنوان راهنمایی برای ایجاد تجربیات کاربری که واقعاً متناسب با نیازهای کاربران است  عمل می کند.

مزایای استفاده از تکنیک طراحی محتوا محور

استفاده از تکنیک طراحی محتوا محور یا “Content First” در طراحی وب سایت ها مزایای قابل توجهی به دنبال دارد که تأثیر مستقیمی بر کارایی  دسترس پذیری و اثربخشی وب سایت خواهد داشت. اولین و مهم ترین مزیت این است که محتوای وب سایت به راحتی قابل پیدا و استفاده است  به این معنا که کاربران به سرعت می توانند به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند  که این خود می تواند به عنوان اعلان و آگهی در خدمت اهداف تجاری قرار گیرد.

از دیگر مزایا  کاهش تعداد طراحی های مجدد وب سایت است؛ زیرا با طراحی اولیه مبتنی بر محتوا  اغلب نیازها و انتظارات کاربری از ابتدا در نظر گرفته شده اند. این امر منجر به کاهش هزینه ها و افزایش بازدهی سرمایه گذاری روی وب سایت می شود  زیرا بهینه سازی های بعدی کمتری نیاز خواهد بود. همچنین  پیام های وب سایت به طور واضح تر و مؤثرتری به مخاطبان منتقل می شوند  که این خود بر اعتبار و قدرت برندینگ وب سایت می افزاید.

بازده داخلی وب سایت نیز با استفاده از این تکنیک افزایش می یابد  به این دلیل که کاربران به طور مؤثرتری می توانند از محتوای موجود استفاده کنند و به اهداف خود برسند. علاوه بر این  به روزرسانی و ارتقاء وب سایت زمانی که پایه گذاری آن بر اساس محتوا صورت گرفته باشد  سریع تر و ساده تر انجام می شود  زیرا ساختار کلی سایت از ابتدا برای پشتیبانی از این نوع تغییرات و ارتقا ها طراحی شده است.

تکنیک Content First در طراحی سایت

از نظر فنی  طراحی سایت بر اساس محتوا باعث می شود که کدهای تولید شده سبک تر و کارآمدتر باشند. همچنین  هرگونه مشکل در وب سایت به راحتی قابل ردیابی و حل شدن است  زیرا ماژول های مختلف وب سایت در ارتباط نزدیک با محتوایی که پشتیبانی می کنند  طراحی شده اند. در نهایت  سازگاری بیشتر در ساختار وب سایت به وجود می آید  زیرا تمام بخش ها با توجه به اهمیت و اولویت بندی محتوای خود شکل گرفته اند. این سازگاری نه تنها از نظر بصری بلکه از نظر کارکردی نیز به بهبود تجربه کاربران کمک می کند و موجب می شود تا وب سایت به عنوان یک کل یکپارچه و هماهنگ عمل کند.

مراحل اجرای تکنیک  content first

هر تعامل با کاربران به مثابه برقراری یک دیالوگ است که شامل متن  تصاویر  و انیمیشن ها می شود. برای طراحی یک گفتگوی موثر و جذاب  فاکتورهایی مانند تحقیق دقیق  تجزیه و تحلیل کاربری و نگارش قدرتمند نقش اساسی دارند. در ادامه  هشت گام اصلی برای پیاده سازی استراتژی طراحی مبتنی بر محتوا را مورد بررسی قرار می دهیم:

مرحله ی اول: تعریف استراتژی محتوای تیم

اولین گام در پیاده سازی تکنیک طراحی محتوا محور  تعریف استراتژی محتوا برای تیم است. استراتژی محتوا  به معنای برنامه ریزی دقیق برای تولید  تحویل  و مدیریت محتوای کاربردی و مؤثر است  که هدف آن توسعه محتواهایی است که به طور مستقیم به اهداف کلان کسب وکار خدمت می کنند. هانا اسمیت  یکی از کارشناسان این حوزه  استراتژی محتوا را به عنوان داشتن یک دیدگاه سطح بالا برای ایجاد محتواهای آینده تعریف می کند که باید مبتنی بر اهداف استراتژیک سازمان باشد.

این استراتژی باید شامل تعیین مخاطبان هدف  تعریف دقیق محتوایی که باید تولید شود  شیوه های تحویل محتوا و مکانیزم هایی برای به روزرسانی و نگهداری آن باشد. استراتژی محتوا  نقش محوری در هم راستا سازی تیم های مختلف دارد و به ثبات فرآیندها در طول زمان کمک می کند  از تیم های تولید محتوا گرفته تا تیم های طراحی و فنی که همگی بر اساس یک دستورالعمل مشخص حرکت می کنند.

علاوه بر این  توسعه استراتژی محتوا امکان پیش بینی نیازهای آینده و ایجاد یک برنامه راهبردی برای رشد و توسعه محتوای سازمان را فراهم می آورد. این استراتژی به تیم ها کمک می کند تا بر مبنای اولویت بندی های مشخص  منابع خود را کارآمدتر مدیریت کنند و از پراکندگی جلوگیری نمایند. همچنین  استراتژی محتوا از دوباره کاری ها جلوگیری می کند و باعث می شود که تلاش ها و منابع به صورت هدفمند و متمرکز برای دستیابی به بهترین نتیجه ممکن استفاده شوند.

  🔔 سایت تک صفحه ای چیست؟ چه زمانی از مینی سایت استفاده کنیم

در نهایت  داشتن یک استراتژی محتوای قوی و هماهنگ  به تیم ها این امکان را می دهد که در برابر تغییرات بازار و نیازهای مخاطبان سریعاً واکنش نشان دهند و محتوا را به شکلی اثربخش به روزرسانی کنند. این نه تنها به افزایش کارایی کمک می کند  بلکه موجب می شود تا محتوا در هر زمان به بهترین شکل ممکن در دسترس مخاطبان قرار گیرد و بتواند تأثیرگذاری خود را به حداکثر برساند.

مرحله ی دوم: توسعه ی فرآیند ایجاد و ارائه ی محتوا

در مرحله دوم اجرای تکنیک طراحی محتوا محور  توسعه ی فرآیند ایجاد و ارائه ی محتوا قرار دارد که بخش حیاتی استراتژی کلی محتوا را تشکیل می دهد. این فرآیند تعیین می کند که چگونه و کجا با ذینفعان پروژه تعامل برقرار شود. همچنین  زمان بندی ها  مهلت ها  و تاریخ های تحویل مشخص را تعیین می کند  که این به نوبه خود اطمینان حاصل می کند که تمام اجزای پروژه به طور موثر هماهنگ و سازمان دهی شده اند.

یک فرآیند مؤثر تولید و تحویل محتوا  هماهنگی کامل بین اعضای تیم را تضمین می کند و فضایی برای همکاری مستمر میان آن ها در تمام مراحل پروژه ی طراحی وب فراهم می آورد. این همکاری می تواند شامل جلسات منظم  بررسی های دوره ای و به روزرسانی های مستمر درباره پیشرفت کار باشد. علاوه بر این  انعطاف پذیری در فرآیند ایجاد محتوا امری ضروری است؛ زیرا هر پروژه ای ممکن است نیازمند تغییرات و تعدیلاتی باشد بر اساس شرایط پیش بینی نشده.

مدیریت مؤثر این فرآیند شامل استفاده از ابزارهای مناسب برای برنامه ریزی  پیگیری و ارزیابی محتوا نیز می شود. استفاده از پلتفرم های مدیریت محتوا (CMS)  ابزارهای همکاری تیمی و داشبوردهای پروژه کمک می کند تا تیم به طور موثری بر تولید و تحویل محتوا نظارت داشته باشد.

اهمیت این فرآیند در پروژه های بزرگتر که شامل تعداد زیادی ذینفعان و محتوای متنوع هستند  بیشتر نمایان می شود  اما حتی در پروژه های کوچک تر نیز  داشتن یک فرآیند مشخص و منظم برای مدیریت محتوا  از ایجاد سردرگمی جلوگیری می کند و اطمینان حاصل می کند که هر قسمت از محتوا با کیفیت بالا و در زمان مناسب ارائه می شود. در نهایت  این فرآیند به بهینه سازی کارایی کلی پروژه کمک کرده و از تلاش های مضاعف و تکرار کار جلوگیری می کند.

مرحله ی سوم: ارزیابی منابع و موجودی

در مرحله سوم طراحی سایت با تکنیک محتوا محور  ممیزی محتوا یکی از فرآیندهای اساسی است که شامل ارزیابی دقیق منابع و موجودی محتوایی سایت می شود. این ارزیابی به تیم طراحی کمک می کند تا دامنه و بودجه پروژه را مشخص کرده و یک مرجع محتوایی قابل اعتماد برای راهنمایی فرآیند توسعه فراهم کند. در این مرحله  اطلاعات مهمی چون لینک ها  عناوین صفحه  متادیتاها و لندینگ پیج ها مورد سنجش قرار می گیرند تا بینش های مفیدی برای بهبود استراتژی های محتوایی به دست آید.

سه نوع ارزیابی در این مرحله انجام می شود: ارزیابی کمی  کیفی و استراتژیک. ارزیابی کمی شامل شناسایی و ثبت کلیه عناوین صفحات  URLها  متاداده ها و آمار ترافیکی است که به درک وضعیت فعلی محتوای سایت و شناسایی فرصت های بهینه سازی کمک می کند. این اطلاعات برای تصمیم گیری های بعدی بسیار حیاتی هستند و امکان تعیین اولویت های دقیق تر در فرآیند طراحی را فراهم می آورند.

ارزیابی کیفی به بررسی کیفیت محتوای موجود می پردازد و سعی دارد تا با توجه به نیازهای کاربران و استانداردهای صنعت بهترین شیوه ها را ارزیابی کند. این نوع از ارزیابی به ما نشان می دهد که کدام بخش ها از محتوا در جذب و نگهداری کاربران مؤثر بوده و کدام نیازمند بهبود و بازنگری هستند.

  🔔 درآمد طراحی سایت برای مهاجرت در دبی

نهایتاً  ممیزی استراتژیک  که عمیق ترین نوع ارزیابی است  به بررسی ارتباط محتوای موجود با اهداف کلان کسب وکار و استراتژی های پیش بینی شده می پردازد. این بررسی شامل شناسایی نقاط ضعف و قوت استراتژی های محتوایی و تطبیق دادن آن ها با اهداف کلی سازمان است. این مرحله از ممیزی برای تضمین اینکه محتوا به طور مؤثری به پیشبرد اهداف کسب وکار کمک می کند  حیاتی است و اساساً به تعیین مسیر آینده ی طراحی محتوا کمک می کند.

تکنیک Content First در طراحی سایت

مرحله ی چهارم: تجسم مکالمه

مرحله چهارم در پیاده سازی تکنیک های طراحی مبتنی بر محتوا  تجسم مکالمه با کاربر است. این قسمت از فرآیند نه تنها جذاب است بلکه به شناخت عمیق تر نیازها و ترجیحات کاربران کمک شایانی می کند. در این مرحله  طراحان و تولیدکنندگان محتوا وارد نقش مخاطبان می شوند و با آنها یک گفت وگوی خیالی انجام می دهند تا به درک بهتری از انتظارات و نیازهای آنها دست یابند. این فرآیند شبیه سازی شده به ما امکان می دهد تا پاسخ هایی برای سوالاتی چون “مشتریان به دنبال چه اطلاعاتی هستند و چرا؟”  “چرا مشتریان به وب سایت ما مراجعه می کنند؟” و “آنها تا چه حد موضوعات را درک می کنند؟” پیدا کنیم.

این مرحله از فرآیند طراحی محتوا به تیم ها کمک می کند تا با مشتریان همدلی بیشتری داشته باشند و درک عمیق تری از تجربه کاربری که آنها ارائه می دهند به دست آورند. همچنین  این تمرین زمینه ساز فرصت هایی برای بهبود ارتباطات و افزایش درگیری کاربران با محتوای ارائه شده است. با شناسایی و درک بهتر دیدگاه های کاربران  می توانیم راه هایی برای سخن گفتن و تعامل مؤثرتر با آنها پیدا کنیم  که این امر به نوبه خود به افزایش رضایت و وفاداری کاربران منجر می شود.

در نهایت  تجسم مکالمه با کاربران نه تنها برای شناخت بهتر نیازها و انتظارات آنها ضروری است  بلکه به ما امکان می دهد تا استراتژی های محتوایی مان را به گونه ای تنظیم کنیم که با اهداف کلی کسب وکارمان هم راستا باشد. این رویکرد همچنین تضمین می کند که هر عنصر از وب سایت به گونه ای طراحی و توسعه یابد که ارتباط مؤثر و معناداری با مخاطبان برقرار کند  و در نهایت به یک تجربه کاربری یکپارچه و جذاب منتهی شود.

مرحله ی پنجم: با محتوای خود  داستان بسازید

مرحله پنجم در تکنیک طراحی محتوا محور  به ساخت داستان هایی می پردازد که نه تنها محتوایی را به اشتراک می گذارند بلکه داستان کلی برند و اهداف کسب وکار را نیز به زیبایی بیان می کنند. در این مرحله  شما باید محتوایی تولید کنید که دقیقاً بر اساس نقشه ی طراحی شده در مراحل قبلی بنا شده و قادر است مخاطبان را به سمت وب سایت شما جذب کند. این محتوا باید به گونه ای باشد که به مخاطبان نشان دهد چه مسیری باید طی کنند تا به اهداف مورد نظر خود برسند.

برای آغاز این فرآیند  ابتدا باید دقیقاً درک کنید که مشتریان شما به دنبال چه چیزی هستند و چه نیازهایی دارند. این درک به شما کمک می کند تا بتوانید تجزیه و تحلیل درستی از نیازهای آنها داشته باشید. با فهمیدن دقیق خواسته ها و اهداف مشتریان  می توانید محتوایی تولید کنید که نه تنها اطلاعاتی ارزشمند و مرتبط به آنها ارائه می دهد  بلکه آنها را در یک سفر معنادار با برند شما همراهی می کند.

این نوع محتوا باید داستانی را روایت کند که مخاطبان بتوانند با آن همذات پنداری کنند و احساس کنند که برند شما درک کاملی از خواسته ها و نیازهای آنها دارد. داستان ها باید به گونه ای باشند که احساسات مخاطبان را برانگیزند و آنها را متقاعد کنند که گام های لازم برای رسیدن به اهدافشان را بردارند. این فرآیند نه تنها به افزایش تعامل و جذب مخاطبان کمک می کند  بلکه به برقراری ارتباطی عمیق و ماندگار با آنها منجر می شود  که در نهایت به موفقیت کلی کسب وکار کمک می کند.

مرحله ی ششم: تست و تکرار

مرحله ششم در روند تکنیک های طراحی محتوا محور  تست و تکرار است  که در آن نقشه ی محتوا در شرایط واقعی آزموده می شود. این مرحله اجازه می دهد تا بررسی های دقیق و غیررسمی روی محتوای طراحی شده انجام شود و تأثیر آن بر کاربران واقعی سنجیده شود. در این فاز  محتوا به تیم های داخلی یا گروه های کوچکی از کاربران نمایش داده می شود تا بازخوردهای اولیه جمع آوری شود. لیستی از سناریوهای کاربری تدوین شده و قسمت های کلیدی محتوا بر اساس این سناریوها مورد بررسی قرار می گیرند.

  🔔 پیدا کردن کلمات کلیدی مهم با ابزار Uber Suggest

از کاربران خواسته می شود تا نظرات خود را در مورد آنچه می بینند  میزان علاقه مندی به خواندن صفحات  قدم بعدی که انتظار دارند بردارند  و چه چیزهایی که انتظار داشتند و ندیدند  بیان کنند. این فرآیند کمک می کند تا دریابیم کاربران چگونه با محتوا تعامل دارند و آیا پیام های کلیدی به درستی منتقل شده اند یا خیر. اگر کاربران متوجه بخشی از محتوا نشوند  فرصتی برای توضیح و دریافت بازخورد دقیق تر فراهم می آید.

این مرحله برای استراتژیست های محتوا حیاتی است  زیرا مشارکت فعال در جلسات تست و ارزیابی به آنها امکان می دهد تا تمامی نیازها و بازخوردهای کاربران را درک کنند. تلاش در این جلسات باید معطوف به این باشد که کاربران اهمیت تست ها و ارزیابی ها را درک کرده و به صورت صریح نظرات خود را ارائه دهند. در نهایت  این فرآیند تست و تکرار به اصلاحات و بهینه سازی های مورد نیاز می انجامد تا محتوا به بهترین شکل ممکن به اهداف طراحی و کاربری برسد و تجربه ای رضایت بخش را برای کاربران فراهم آورد.

مرحله ی هفتم: محتوای نهایی خود را بنویسید

در مرحله هفتم طراحی سایت با تکنیک محتوا محور  شما وارد فاز نهایی نوشتن محتوای خود می شوید. این مرحله نقطه اوج تمام تلاش های قبلی است و هدف اصلی آن پیاده سازی نتایج به دست آمده از تحقیقات و آزمایش های پیشین است. هنگام نوشتن محتوای نهایی  باید به چندین اصل کلیدی توجه داشته باشید تا اطمینان حاصل کنید که محتوای شما نه تنها جذاب و خواندنی است  بلکه کارآمد و مؤثر نیز باشد.

اولین نکته  صحبت کردن به زبان کاربران است. باید از اصطلاحات سنگین و پیچیده پرهیز کرده و با زبانی ساده و روان با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید. این امر به کاربران کمک می کند تا به راحتی محتوای شما را درک کرده و با آن ارتباط برقرار کنند. همچنین  استفاده از صدای فعال و پرانرژی در محتوا می تواند تأثیر گذاری آن را افزایش دهد و خوانندگان را بیشتر درگیر کند.

دومین نکته  نوشتن محتوا به گونه ای است که برای تمام سنین و سطوح علمی قابل فهم باشد. این کار باعث می شود تا گروه وسیع تری از کاربران بتوانند از محتوای شما استفاده کنند و به آن دسترسی پیدا کنند. علاوه بر این  باید به تیترگذاری و سازماندهی محتوا توجه کافی شود. استفاده از پاراگراف بندی  بولت ها  شماره گذاری و تیترها می تواند خواندن متن را آسان تر کرده و به خوانندگان کمک کند تا اطلاعات مورد نظر خود را سریع تر بیابند.

سومین نکته  نوشتن محتوا با استفاده از زبان و اصطلاحات محلی است  به ویژه اگر مخاطبان شما در منطقه ای خاص هستند. این کار باعث می شود که محتوا بیشتر با مخاطبین ارتباط برقرار کند و احساس نزدیکی بیشتری به آن ها دهد. همچنین  مهم است که پیام اصلی خود را به وضوح به مخاطب برسانید و مطمئن شوید که محتوا مطابق با اهداف و نیازهای مشتریان نوشته شده است.

نهایتا  رعایت سلسله مراتب در محتوا از دیگر جنبه های مهم است. این کار باعث می شود که اطلاعات مهم تر در ابتدا و اطلاعات کم اهمیت تر در انتها قرار گیرند  که به کاربران کمک می کند تا محتوای شما را به طور مؤثرتری مطالعه و درک کنند.

مرحله ی هشتم: اولین طراحی را در سازمان خود قرار دهید

در مرحله هشتم استفاده از تکنیک “Content First” یا طراحی بر اساس اولویت محتوا  زمان آن رسیده است که برنامه ریزی شده خود را در سازمان پیاده سازی کنید و با همکاران و ذینفعان خود به اشتراک بگذارید. این مرحله بسیار حیاتی است  زیرا تضمین می کند که همه افراد درگیر در پروژه درک درستی از اهداف و نحوه پیاده سازی آن دارند. برای این منظور  باید کارگاه های آموزشی مؤثری برگزار کنید که در آن ها هر جنبه ای از فرآیند طراحی بر اساس محتوا توضیح داده شود و افراد را قادر سازد تا با اعتماد به نفس کامل در این رویکرد شرکت کنند.

آموزش های ارائه شده باید شامل تعریف دقیق “Content First”  اهمیت آن در ایجاد تجربیات کاربری موثر  و نحوه تعامل آن با سایر جنبه های طراحی و توسعه وب باشد. همچنین  لازم است تا روش های عملیاتی برای جمع آوری و تحلیل داده های مربوط به محتوا  نحوه تولید محتوای جذاب و مرتبط  و استراتژی های ارتباطی برای بهبود دید و فهم محتوا آموزش داده شوند.

اهمیت این مرحله در این است که اطمینان حاصل شود تمامی اعضای تیم به طور کامل از نقش های خود آگاه هستند و توانایی کافی برای اجرای دقیق طراحی مبتنی بر محتوا را دارند. این امر به ویژه برای تضمین اینکه هیچ گونه ابهامی در فرآیند وجود نداشته باشد و اجرای پروژه بدون نیاز به تغییرات اساسی و بازطراحی های مکرر پیش رود  ضروری است.

در نهایت  برگزاری جلسات بازخورد پس از آموزش ها نیز اهمیت دارد  زیرا این جلسات فرصتی را برای شناسایی مشکلات احتمالی در درک یا اجرای استراتژی ها فراهم می کنند و به شما امکان می دهند تا پیش از پیشبرد بیشتر پروژه  این مشکلات را برطرف سازید. مشارکت فعال ذینفعان و تأمین نیازهای آموزشی آنها به اطمینان از موفقیت طولانی مدت رویکرد طراحی محتوا محور کمک شایانی می کند و زمینه ساز تحقق اهداف کلی سازمان در زمینه تجربه کاربری می شود.